جدول جو
جدول جو

معنی مهر خاره - جستجوی لغت در جدول جو

مهر خاره
لک لک
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مه پاره
تصویر مه پاره
(دخترانه)
ماهپاره
فرهنگ نامهای ایرانی
(مَهْ رَ / رِ)
ماه پاره، کنایه از زن زیبا. زیباروی:
از این مه پاره ای عابدفریبی
ملایک سیرتی طاوس زیبی.
سعدی.
مه پاره به بام اگر برآید
که فرق کند که ماه یا اوست.
سعدی (ترجیعات).
آن پریزاده که مه پاره و دلبند من است
کس ندانم که به جان در طلبش پویان نیست.
سعدی (طیبات)
لغت نامه دهخدا
گوهر خانه. یا گهرخانه اصلی. قرب و جوار حق: تن بگهر خانه اصلی شتافت دیده چنان شد که خیالش نیافت. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهر داری
تصویر مهر داری
دارا بودن مهر، سمت مهر دار
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که دارای مهر است، کسی که در در بارهای قدیم سمت مهرداری داشته (صفویه)، توضیح در عهد صفویان مهردار یا وزیر مهر همیشه در مجلس شاه نزدیک وی می نشسته است. مهر داران شاه سه تن بوده اند: یکی مقرب الخالقان مهر دار مهر همایون یا وزیر مهر دیگری مهر دار مهر شرف نفاذ و این دو هر یک قسمتی از نامه ها و فرمانهای شاهی را مهر میکرده و برخی از احکام را نیز بهر دو مهر میرسانیده اند. سومی مهر دار قشون که فقط احکام مربوط بسرداران و سپاهیان و مسایل جنگی را مهر میکرد: (او را مهر دار کرد که همه وقت در پیش نظر نشسته بشرف مکالمه و همزانی مشرف باشد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مه پاره
تصویر مه پاره
ماه پاره، زیباروی، خوشگل
فرهنگ لغت هوشیار
بسیارزیبا، دل ربا، ماه رخ، زیباروی، مهسا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تار مو
فرهنگ گویش مازندرانی